loading...
ایران آناهیتا سایت تاریخی فرهنگی
Gunner بازدید : 277 شنبه 12 بهمن 1392 نظرات (0)

تصویر:: زن نوازنده٬‌ ۲۶۰ پیش از میلاد٬‌ کاخ شاپور در بیشاپور


ساز چنگ٬ کهن‌ترین ساز سیمی جهان٬ بیش از شش‌هزار سال پیش در ایران ساخته و نواخته می‌شد.

آثاری از خنیاگران در «ایلام» مربوط به ۴۷۰۰ سال پیش وجود دارد، از همین گاه، مُهر و نشانه‌هایی در دست است که نشان می‌دهند، خنیاگران بسیاری در ایران می‌زیستند.
در کنار چنگ٬ ساز عود و دف و زنگ و تنبور نیز در موسیقی باستانی و آیینی ایران بسیار کاربرد داشتند.
در عهد ساسانی رامشگران و خنیاگران در بارگاه شاهان ساسانی مقام بالایی داشتند که از نام‌آورترین این رامشگران و خنیاگران می توان از "باربد"٬ "سرکش" و "نگیسا" نام برد.
آیین "مزدک" که از آیین‌های فراگیر در همان دوره بود با بنیان موسیقایی بوجود آمد.
درباره "باربد"٬ خنیاگر افسانه‌ای ایران می‌گویند:
"خسروپرویز" اسبی تکتاز به نام «شبديز» داشت و علاقه ای بسيار به این اسب داشت و سوگند خورده بود هرکس خبر مرگش را بدهد، او را می‌کشد.
روزی که "شبديز" مرد، مير آخور از ترس خشم "خسروپرویز" هراسان شد و به "باربد" پناه برد.
"باربد" آواز و نوایی زیبا ساخت و در آن آواز با ايهام و کنایه داستان مرگ «شبدیز» را خواند و نواخت.
"شاه" فرياد برآورد که «مگر شبديز مرده؟ تورا خواهم کشت»
"باربد" در پاسخ گفت: «شاه خود چنين فرمايد»
"خسرو" که پاسخی برای این رندی نداشت، گفت: «بسيار خوب ، هم خود را نجات دادی و هم ديگری را »
Gunner بازدید : 777 یکشنبه 27 مرداد 1392 نظرات (0)

ایران در آستانه هجوم اعراب مسلمان در چه شرایطی بود؟ این تصور رایج که زوال ساسانیان، ایرانی خسته و درمانده بجا گذاشته بود تا چه حد با شواهد تاریخی سازگار است؟

ایران در آستانه هجوم اعراب مسلمان در چه شرایطی بود؟ این تصور رایج که زوال ساسانیان، ایرانی خسته و درمانده بجا گذاشته بود تا چه حد با شواهد تاریخی سازگار است؟

توضیحات ویدیو :

چطور می‌توان فهمید ایران اواخر عهد ساسانی، در آستانه حمله اعراب مسلمان، در چه شرایطی بوده است؟ چطور می‌توان در مورد ایران هزار و چهار صد سال پیش به توافق رسید در حالی که این روز‌ها بر سر اینکه در خیابان‌های شهرهای ایران چه می‌گذرد، اختلاف ‌گاه حل نشدنی جلوه می‌کند؟ تاریخ مثل سیاست روز، محل دعواست، محل روایت‌های متفاوت و ‌گاه متناقض. یکی از این روایت‌ها می‌گوید زوال ساسانیان برابر بود با زوال ایرانی که تا پیش از آن در اوج عظمت بود. این روایت می‌گوید تفوق اعراب مسلمان به دو سده سکوت و سکون در ایران انجامید. اما این روایت در سال‌های اخیر توسط نسل جدیدی از مورخان به چالش کشیده شده است. نسلی که روایت‌های پیشین از عهد ساسانی را به راحتی برنمی تابد. کمتر دوره یی از تاریخ ایران به اندازه اواخر عهد ساسانیان و هجوم اعراب با پیچیدگی‌های هویت ایرانی گره خورده است. مطالعه این دوره به ما چه می‌گوید؟ از زمانی که خسرو پرویز مرزهای ایران را به دور‌ترین سرزمین‌های غربی برد و بیت المقدس و اسکندریه را تصرف کرد تا زمان حمله اعراب به ایران بیشتر از سه دهه فاصله نیست، در این دوره کوتاه چه شرایطی بر ایران حاکم بود؟

در این برنامه خداداد رضاخانی استاد تاریخ ایران و علی حصوری محقق تاریخ و ادبیات ایران به سوالات مخاطبان خود در پنل دوم، وریا امیری و احسان شفقت پاسخ می‌دهند.

 

برای دانلود به ادامه مطالب بروید !

Gunner بازدید : 408 جمعه 11 مرداد 1392 نظرات (1)

این جام ایرانی از آثار شیشه ای خاور میانه در موزه ی بریتانیاست که در سده ی نهم یا دهم میلادی یعنی بین هزار و صد تا هزار و دویست سال یش ساخته شده . همچنان که در این پست می توان دید، شیشه سازی در دوره ی ساسانی رونق زیادی داشته است و مهارت شیشه سازی به دوره های پس از ساسانیان نیز منتقل شده است. این جام در مقایسه با شیشه های دوره ی ساسانی از شفافیت بی نظیری برخوردار است. همچنین بر خلاف اکثر شیشه های دوره ی ساسانی، این جام از شیشه ی بی رنگ ساخته شده است. نقش روی جام نیز زیبایی کم نظیری در مقایسه با آثار هم دوره ی آن به آن بخشیده است.

 

جام شیشه ای هزار ساله ی ایران در موزه ی بریتانیا

Gunner بازدید : 347 سه شنبه 25 تیر 1392 نظرات (0)

ترجمه بخشی از کتیبه شاهنشاه شاپور ساسانی بر دیواره کعبه زرتشت در نقش رستم

من مزدیسن،بغ(پسر) شاپور،شاهنشاه ایران و انیران که چهر(نژاد)از ایزدان،پور مزدیسن،بغ اردشیر شاهنشاه ایران که چهر از ایزدان پورِ پور(نوه)بغ بابک شاه]است[.خداوندگار ایران شهرم و]این[ شهرها(کشورها) را دارم:

پارس،پارت،خوزستان،میشان،آسورستان،اربایستان،آتورپاتکان.و......

هرمزد اردشیر نامی/نام را.و این همه شهر(کشور) و شهریار و والیان،همگی برای ما به باج و بندگی ایستادند.و هنگامی که نخست من بر شهر (کشور)ایستادم(=پادشاه شدم)،گردیانوسِ قیصر از همه شهر"روم"،"گُت" و "ژرمن" سپاه جمع کرد واز ]سوی[ آسورستان به سوی ایرانشهر و ما تاخت. و در مرز آسورستان جنگی در "مشیک"جنگ بزرگی بود(=درگرفت)گردیانوسِ
قیصر کشته شد،سپاه رومیان از بین رفت و رومیان "فیلیپوس" را قیصر کردند و فیلیپوسِ قیصر به نمسته(=التماس و شفاعت)به سوی ما آمد و برای خون بها پانصد هزار دینار داد(پرداخت)]و[ به باج ایستاد(=باج گذار شد)و ما از این رو مشیک را "پیروز شاپور"نام کردیم(=نهادیم).
بر روی هم سی و هفت شهرستان با ناحیه های اطراف آن.سومین بار،هنگامی که ما به حرّان و الرّها حمله کردیم و حرّان و الرّها را محاصره کردیم،والریانوس قیصر به پذیره ما آمد و با ]او[ بود از سرزمین ژرمانیا،از سرزمین ریشیا،از سرزمین نیرکوس،از سرزمین داکیا،از سرزمین پندانیا،از سرزمین میسیا،از سرزمین آستاریا،از سرزمین اسپانیا،از سرزمین افریقا،از سرزمین تراکیا،از سرزمین میان رودان،سپاهی هفتاد هزار]نفر[.و در آن سوی حرّان و الرّها حمله بزرگی بر والریانوس قیصر بود(=شد) و والریانوس قیصر را،خودم،با دست های خویش دستگیر کردم و سایر حاکمان،سناتوران،و فرماند]هانی[ که در سر(=رأس) آن سپاه بود،همه را دستگیر کردم و به پارس هدایت کردم(=آوردم)
وینار ساسانکان،مانزکِ شبستان(=خواجه)،ساسانِ دادور(=قاضی)،وردن ناش پتکان،وردک(=گُلک)ورازبد(=گُرازبان)هریک،یک بره،یک گریو و پنج هوفن نان،چهار پاس شراب.اکنون همان گونه که ما بر امور و کارهای ایزدان می کوشیم و ایزدان دستگردیم(=دستگرد ایزدان هستیم) و به یاری ایزدان این چند شهر(=سرزمین)را خواستیم و گرفتیم،نیکنامی و نیوی(دلیری)کردیم،آن کسی که پس از ما خواهد بود و فرهمند بُود او چنان که بر امور و کارهای ایزدان بکوشد

Gunner بازدید : 330 سه شنبه 11 تیر 1392 نظرات (0)

سردار بهمن جادویه را میشناسید؟
بهمن جادویه یا بهمن جادو یا بهمن جاذویه یا بهمن ذوالحاجب یا بهمن دراز ابرو یا بهمن مردانشاه در دههٔ ۶۳۰ میلادی در اواخر دوران ساسانی و در طی حملهٔ اعراب به ایران فرمانده سپاه ایران در منطقه سواد (عراق) بود. شهرت او بیشتر بخاطر فرماندهی در جنگ پل است. جنگ پل تنها جنگ در رشته جنگ‌های صدر اسلام مابین ایران و اعراب بود که به پیروزی ایرانیان منجر شد
خالد بن ولید بین سال‌های ۶۳۲ تا ۶۳۳ میلادی در طی جنگ‌هایی توانست حیره پایتخت لخمی‌ها را تصرف کند. پس از تصرف حیره ابوبکر او را به شام روانه کرد و مثنی بن حارث شیبانی در عراق جایگزین او شد. با عزیمت خالد بیشتر شهرها و آبادی‌هایی که بتاراج عرب رفته بودند و یا تن به پرداخت جزیه و خراج داده بودند، باز از فرمان اعراب سر فرو پیچیدند. رستم فرخزاد که در این زمان کسب قدرت کرده بود، دهقانان سواد را به دفع اعراب واداشت و به هر آبادی کسی را فرستاد تا مردم را بر عرب بشوراند. در سال ۶۳۴ میلادی بهمن جاذویه توسط رستم فرخزاد از تیسفون به همراه سپاه و فیلان جنگی به سواد اعزام شد؛ از آن سوی ابوعبیدبن مسعود ثقفی نیز در کرانهٔ غربی فرات در جایی به نام مروحه لشکرگاه زد. در آن محل بر روی فرات پلی واقع بود ابوعبید با لشکر خویش از آن پل گذشت و در طی جنگی سخت ابوعبید با حدود چهار هزار نفر از لشکریانش در این جنگ که جنگ پل نامیده می‌شود، کشته شدند و گروه باقیمانده فرار کردند. همچنین مثنی بن حارث شیبانی در این جنگ زخمی شد و چندی بعد در اثر همین زخم فوت کرد. بهمن جادویه می خواست تا فراریان را دنبال کند لیکن خبر رسید که در تیسفون باز اختلاف پدید آمده است از این رو بهمن راه تیسفون را در پیش گرفت. طبق روایاتی پس از این شکست سنگین عمر بن خطاب تا یکسال دیگر نام عراق را نمی‌آورد.
سرانجام در سال ۶۳۷ میلادی میلادی در جنگ قادسیه به وقوع پیوست. در روز دوم لشکر بزرگ امدادی اعراب که از شام رسیده‌بود، وارد میدان شد و نبردهای تن به تن بین پهلوانان دو سپاه صورت گرفت. هنگام مبارزه سه نفر از سرداران ایرانی که بهمن جادویه هم یکی از آنان بود، کشته‌شدند.

Gunner بازدید : 384 دوشنبه 10 تیر 1392 نظرات (0)

بشقاب نقره ای طلاکاری شده - 225-630 میلادی (دوره ی ساسانی)، موزه ی هنرهای زیبای بوستون

بشقاب ساسانی با نقش تیشتریا

بشقابی با کناره ی ضخیم که داخل آن با نقش های گوناگونی آذین شده است. در بالا نیم دایره ی ماه به چشم می خورد که بر روی آن ایزد ماه قرار گرفته است و ارابه ی آن توسط چهار گاو کوهان دار کشیده می شود. بر تخت نشستن ایزد ماه شبیه به بر تخت نشستن شاهان ساسانی است. شخصی که در زیر ماه به چشم می خورد، تیشتریا (ایزد تیر) نخستین صورت از صور فلکی است که ایزد مرتبط با باران و باروری است. در زیر تیشتریا می توان نقش درخت زندگی را بر روی این بشقاب دید.


در تقویم زرتشتی روز سیزدهم از تیرماه به تیشتریا اختصاص داده
شده که اکنون به جشن تیرگان معروف است. از آنجا که تیشتریا ستاره ی مرتبط با باران و باروری است، جشن تیرگان در کنار آبها و با آرزوی بارش باران در سال پیش رو انجام می شود.در اسطوره‌هاي ايراني ستاره تير يا تيشتر (شباهنگ)، همانند اهورامزدا، صاحب قدرت است و هرگاه بخواهد به صورت مردي شکوهمند بر گردونه خود آشکار مي‌شود که هزار تير و هزار کمان زرّين و هزار نيزه و هزار خنجر و هزار گرز فلزين... دارد و زماني به شکل گاوي بزرگ‌پيکر درمي‌آيد و گاهي، به شکل اسبي سفيد با سم‌هاي بلند، بر اپوش، ديو خشکسالی، مي‌تاز

Gunner بازدید : 264 یکشنبه 02 تیر 1392 نظرات (0)

مجموعه‌ای از سنگ‌نگاره‌ها و سنگ‌نبشته‌های دوره‌ی ساسانی است که در شمال غربی شهر کرمانشاه در غرب ايران واقع شده است. وجود کوه و چشمه در اين مکان، آن را به گردشگاهی روح‌فزا تبديل نموده که از زمان‌های ديرين تا به امروز مورد توجه بوده است.
طاق بستان در زبان بومی (کردی) طاق وسان گفته می‌شود. «سان» به معنی سنگ می‌باشد و به اين ترتيب طاق بستان طاق سنگی معنی می‌دهد. اين مجموعه در قرن سوم ميلادی ساخته شده است. شاهان ساسانی نخست نواحی اطراف تخت جمشيد را برای تراشيدن تنديس‌های خود برگزيدند، اما از زمان اردشير دوم و شاهان پس از او طاق بستان را انتخاب کردند که در بين راه جاده‌ی ابريشم قرار داشت و دارای طبيعتی سرسبز و پر‌آب بود.
طاق بستان شامل سنگ‌نگاره‌ی تاج‌گذاری اردشير دوم و دو طاق مي‌باشد که طاق کوچک‌تر شاهپور دوم و سوم و طاق بزرگ‌تر خسرو پرويز را به تصوير کشيده است. در سمت راست طاق کوچک‌تر و در بيرون از طاق سنگ‌نگاره‌ای تراشيده شده که تاج‌گذاری اردشير دوم را نشان می‌دهد

 

طاق بستان

 

Gunner بازدید : 341 شنبه 25 خرداد 1392 نظرات (0)

شاهشاه انوشیروان دادگر و ساخت کاخ کسرا....
شاهشاه انوشیروان دادگر و ساخت کاخ کسرا


وقتی کارگزاران انوشیروان ساسانی در حال بنا کردن کاخ کسرا بودند به او اطلاع دادندکه برای پیشبرد کار ناچارند برخی از خانه هایی که در نقشه بارگاه ساسانی قرار گرفته اندرا نیز به قیمتی مناسب خریداری و سپس ویران کنند تا دیوار کاخ از آنجا بگذرد، اما در این میان پیرزنی هست که در خانه ای گلی و محقر زندگی می کند و علیرغم آنکه حاضر شده ایم منزلش را به صد برابر قیمت واقعی اش از او خریداری کنیم باز راضی نمی شود.
چه باید کرد؟
انوشیروان گفت " از من نپرسید که چه باید کرد . خودتان بروید و بنا به رسم عدالت و روح جوانمردی که از نیاکانمان بر جای مانده با او رفتار کنید".
کسانی که از ویرانه های کاخ کسرا (ایوان مداین) بر لب دجلهء عراق دیدن کرده اند حتمادیوار اصلی کاخ را هم دیده اند که در نقطه ای خاص به شکل عجیبی کج شده و پس از طی کردن مسیری اندک باز در خطی راست به جلو رفته است.
این نقطه از دیوار همان جاییست که خانهء پیرزن تنها بود و بنای کاخ را به احترام حقی که داشت کج ساختند تا خانه اش ویران نشود و تا روزی هم که زنده بود همسایهء دیوار به دیوار پادشاه ماند.
از آن زمان هزاران سال گذشته است اما دیوار کج کاخ کسرا باقی مانده است تا نشانهء روح جوانمردی مردم ایران و عدل شاهان ساسانی باشد
دیوار کج کاخ کسرا بر جای مانده است تا یادآور آن پیرزن تنها و نماد روح جوانمردی مردم ساسانی و نشانهء عدل و عدالت انوشیروان باشد.

Gunner بازدید : 298 سه شنبه 21 خرداد 1392 نظرات (0)

 

سال‌هاست که به نام «خزر» بر دریای آرمیده در شمال سرزمینمان، خو کرده‌ایم، آن‌اندازه که شاید روزی چندین و چند بار بر زبانش بیاوریم و هرگز ندانیم که خزر چیست و از خود نپرسیم که چرا این دریای ایرانی، نامی ناایرانی دارد.

شهر دربند و دژ دربند
بنابر سنگ‌نگاشته‌ها و کتیبه‌هایی که به دستمان رسیده، و هنوز برجای است، می‌دانیم که قباد ساسانی پس از واپس‌‌راندن قوم مهاجم خزر، دستور بازسازی شهر دربند را صادر کرده‌است. «خزرها» را بیرون راندیم و شهر را بازسازی کردیم. و خزرها همان قوم مهاجمی هستند که اکنون دریای شمال ایران را به‌ نامشان زده‌ایم. همان تاراجگرانی که می‌آمدند و جان و مالمان را تاراج می‌کردند. بنا بر گزارش‌ها، پنجم ژوییه‌ی سال ۵۲۷میلادی قباد ساسانی توانست قوم خزر را که بر خاک ایران وارد شده بودند، تا آن سوی«ولگا» براند. در چنین روزی قباد ساسانی، فرمان داد تا شهر دربند و دژ دربند بازسازی شود.
دژ‌شهر یا این قلعه‌شهر که هنوز نام پهلوی«دربند» را بر خود دارد، شمالی‌ترین مرزبانی ایران در زمان ساسانیان بوده‌است، جایی میان دریای مازندران و کوه‌های قفقاز در میانه‌ی یک تنگه. بنابر کتیبه‌ای پهلوی که هنوز بر دیوارهای سنگی این شهر نصب است، دژ دربند به فرمان خسرو انوشیروان، ساخته می‌شود تا جلوی تازش اقوام شمالی گرفته‌شود و قباد، پسر خسرو انوشیروان، پس از واپس راندن خزرها، در پیروزنامه‌ای(:فتح‌نامه‌ای) که بر سنگ‌های شهر دربند، نقش است، داستان این پیروزی و فرمانش به بازسازی را نقل کرده‌است.
در این‌باره با حامد کاظم‌زاده به‌گفت‌وگو نشستیم. او که پژوهشگر ارشد مطالعات قفقاز و کارشناس بنیاد قفقاز است، گفت:
خزرها یکی از حکومت‌هایی هستند که در شمال قفقاز نزدیک به ۵٠٠ تا ۶٠٠ سال همسایه‌ی تاریخی ایران بودند. از اقوام آلتایی هستند. خزرها باز‌مانده‌ی قوم «هون» هستند که از شمال چین یک حرکت بزرگ را آغاز کردند تا به قلب اروپا رسیدند. خزرها بخشی از قوم هون هستند که در این حرکت بزرگ، در قفقاز شمالی یا جنوب روسیه‌ی امروزی، ماندگار شدند. این قوم مهاجم و هم‌مرز با ایران، همواره پدیدآور درگیری‌های مرزی بودند. دژ دربند، دژ سنگی و استوار دربند تنها برای پیشگیری از چنین تازش‌هایی ساخته‌شد.

به‌گفته‌ی کاظم‌زاده این شهر که درون دژی استوار جای گرفته، جایگاه جغرافیایی ویژه‌ای دارد که هم کنار کوه است و هم دریا. شهر یک شاه‌نشین دارد که بر بلندی‌هاست و از این شاه‌نشین دیواره‌های دژ تا به‌درون دریای مازندران کشیده‌شده‌اند.
حامد کاظم‌زاده برای این‌که دریافت بهتری از این شهر داشته‌باشم یک دایره کشید، دایره‌ای که نمایانگر شاه‌نشین دربند بود. از دو سوی دایره دو خط به موازات یکدیگر کشید که نمایانگر دیواره‌های دژ بود. دو دیواره‌ی سنگی که بلندایش(:ارتفاعش) تا به دوازده‌ متر می‌رسیده و پهنایی(:عرضی) ۶ تا ٧ متری و در جاهایی ١٠ تا ١٢ ‌متری داشته‌است تا سوارکار به آسانی بتواند از رویش گذرکند. کاظم‌زاده گفت:

این دیوارها چندین متر درون دریا کشیده‌شده‌اند. هرچند چیزی از آن بر‌جای‌نمانده اما بر پایه‌ی نوشته‌ها و باستان‌شناسی زیر دریا می‌دانیم که این دیوار بوده، زنجیر داشته و نگهبانی هم داشته‌ایم تا دشمنان از راه دریا نتوانند به شهر راه یابند و این یعنی یک دژ کاملا مهندسی‌ساز که شهر در میانه‌ی آن جای داشته‌است.
بنابر گفته‌های کاظم‌زاده شاه‌نشین کاملا سالم است و دیواره‌های دژ نیز ۶٠ تا ٧٠ درصد سالم مانده است، او گفت:
قفقاز رشته‌کوهی است که از دو جای آن تاراج‌گران می‌توانستند بر دیگر سرزمین‌ها دست‌یابند، یکی دربند و دیگری داریال. بنابراین دژشهر دربند، یک‌جایگاه استراتژیک بوده برای مهار مهاجمان، که به فرمان خسرو انوشیروان، ساخته می‌شود، شهری ایرانی که یکی از زیباترین شهرهای تاریخی جهان به‌شمار می‌آید. آن اندازه زیبا که به عنوان میراث معنوی و فرهنگی از سوی روس‌ها به ثبت جهانی هم رسیده‌است. این روزها این شهر، بخشی از جمهوری داغستان روسیه است.

وارون بسیاری از شهرهای تاریخی ایران که این روزها چیزی از گذشته‌شان نمی‌گویند، خوشحال شدم هنگامی که شنیدم؛ دژشهر دربند، هنوز درونمایه‌ی تاریخی خود را دارد. هنوز بافت اصلی شهر، درون دژ است. هنوز هم می‌توان خانه‌هایی به دیرینگی ٧٠٠، ٨٠٠ و حتا هزار سال را در این شهر دید و هنوز هم هرچند شمارشان رو به کاهش گذاشته اما مردمان این شهر، پهلوی‌زبان هستند. کاظم‌زاده گفت:

تا سالیان پیش، تات‌ها بیشترین جمعیت این شهر را دربر‌داشتند. تات‌های پهلوی‌زبان که زبان شمال‌باختری(:غربی) ایران را داشتند و این بدان معناست که پس از گذشت چیزی نزدیک به هزار و چهارصدسال آن‌ها زبان ایرانی خود را پاس داشته‌اند.
از کاظم‌زاده پرسیدم که از نگاه شما ویژگی بارز این دژشهر چیست؟ و او که از آغاز گفت‌و‌گویمان بی‌لحظه‌ای درنگ، درباره‌ی این شهر و رخدادها و چگونگی و چرایی شکل‌گرفتنش سخن گفته‌بود کمی درنگ کرد، دستی به زیر چانه گذاشت، سری تکان داد و گفت:
از نگاه من ایرانی، برپا ماندن ده‌ها کتیبه‌ی پهلوی که بی‌کم کاست بر دیوار‌سنگ‌ها نصب هستند، بارزترین ویژگی این شهر است. این شهر بیشترین کتیبه‌های پهلوی سرپا را دارد.

اما جالب است بدانید که ایرانی‌های ساسانی به‌شوند(:دلیل) در اختیار داشتن این شهر استراتژیک از رومی‌ها، خراج می‌گرفته‌اند. به‌گفته‌ی کاظم‌زاده، روم در همسایگی ایران بوده‌‌است بنابراین هرگاه مهاجمان از شمال، یورش می‌آورده‌اند، ساسانیان آن‌ها را به‌گونه‌ای مدیریت می‌کرده که وارد ایران نشوند. مهاجمان به‌گونه‌ای هدایت نظامی می‌شده‌اند که به‌سوی شهرهای روم بروند. پس برای رومی‌ها مهم بوده که آن دو تنگه که در اختیار ایران است، حفظ شود. بنابراین رومی‌ها برای جلوگیری از تازش مهاجمان به خاکشان، به ایران خراج می‌داده‌اند.

شهر دربند و دژ دربند

 

سخن پایانی امرداد با حامد کاظم‌زاده پیرامون دریای شمال ایران بود که این روزها از کتاب‌های درسی گرفته تا رادیو و تلویزیون، به‌نام دریای «خزر» نامیده می‌شود. از کاظم‌زاده پرسیدم که واژه‌ی «خزر» بر این دریا که مالکش دست‌کم تا پیش از پیمان‌نامه‌های ترکمانچای و گلستان، ایران بوده‌است، آیا تعبیری جز قوم مهاجم خزر دارد؟ قومی که برای جلوگیری از تاخت‌و تازشان بر میهن، جلویشان دیوار کشیدیم، زنجیر بستیم، جنگیدیم و کشته‌دادیم. و کاظم‌زاده گفت:

این واژه هیچ معنایی ندارد جز یادآوری قوم مهاجم خزر. در ۱۵۰ سال کنونی برخی خواسته‌اند واژه‌ها را ترکی کنند، نمونه‌ی آن دریای شمال ایران است که همواره به نام مردمان ایرانی که در کنارش می‌زیسته‌اند، دریای مازندران، آبسکون، تبرستان، تپورستان و کاسپی خوانده‌شده‌است. اصلا واژه‌ی خزر هیچ پیشینه‌ی تاریخی ندارد.
از او پرسیدم که بر این دریای تاریخی چه نامی زیبنده‌تر است و او گفت:
زنده‌یاد «عنایت‌اله رضا» می‌گوید؛ این دریا همان دریای کاسپی است و اکنون نیز باید به آن نام خوانده‌شود. ناصر تکمیل همایون بر این باور است که «مازندران» نامی است که در ایران بیشتر به کار می‌رفته از همین روی بهتر است که آن را دریای مازندران بنامیم. به هر روی هردوی این نام‌ها هم ایرانی هستند و هم پیشینه‌ی تاریخی دارند.
از کاظم‌زاده جدای از نقل‌قول‌هایی که از بزرگان سرشناس کشورمان کرد، نظر خودش را درباره‌ی نام این دریا پرسیدم و او گفت:
بی‌گمان باشید که بچه‌های باستان‌شناسی، تاریخ، زبان‌شناسی و دیگر کارآمدان این وادی، بر این باورند که «خزر» نه‌تنها ایرانی نیست بلکه تاریخی هم نیست، اصلا نام خزر یک نام جعلی است برای این دریای ایرانی. نام «کاسپین» را که همه‌ی جهان به رسمیت شناخته، کشور ما به رسمیت نشناخته‌است. همه‌ی دنیا این دریا را به نام کاسپی می‌شناسند و ایران و جمهوری آذربایجان تنها کشورهایی هستند که این دریا را خزر نامیده‌اند.

تعداد صفحات : 4

درباره ما
سایت فرهنگی تاریخی ایران آناهیتا نوشتاری در باره ایران باستان،تاریخ ایران،مشاهیر ایران(کورش داریوش...)،داستان های تاریخی،دانلود کتاب و فیلم های مرتبط،آیین ایرانی و مسائل مختلف فرهنگی...در این تارنما دیده می شود. به کوروش به آرش به جمشید قسم به نـقـش و نـگار تخت جمشید قسـم ایــــران همی قلب و خون مـن اســــت گـــرفــتـــه زجــان در وجـــود مــن اســت بـــخــوانـیــم ایــن جـــمـلـه در گــوش بــــاد چـــو ایــــــران مـــبــــاشــد تــن مـــن مــبــاد الو
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    پیشنهادها
    آمار سایت
  • کل مطالب : 347
  • کل نظرات : 27
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 50
  • آی پی امروز : 100
  • آی پی دیروز : 56
  • بازدید امروز : 121
  • باردید دیروز : 74
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 334
  • بازدید ماه : 247
  • بازدید سال : 9,402
  • بازدید کلی : 480,034
  • کدهای اختصاصی