loading...
ایران آناهیتا سایت تاریخی فرهنگی
Gunner بازدید : 391 سه شنبه 10 اردیبهشت 1392 نظرات (0)
شاید در نگاه نخست شگفت‌آور باشد که در یک منظومه حماسی با درون‌مایه زنجیره‌وارِ جنگ‌های شهریان و پهلونان،سخن از نکوهش جنگ و جنگ‌بارگی و پی‌آمد شوم آن به میان باشد.اما در واقع شاهنامه،فراگیرِ چنین بن‌مایه‌ای است و شاعر در خلال رویارویی‌های پهلونان و شهریان یا لشکرکشی‌ها و پیکارها و حتی کین‌توزی‌ها- که در منطق حماسه،امری باسته شمرده می‌شود- فرصت را برای نکوهش خوی اهریمنیِ جنگ‌بارگی و خون‌ریزی و کشتار مردمان غنیمت می‌شمارد و چنین اعمالی را از سوی هر کس که باشد،به‌سختی سرزنش می‌کند و زشت و ننگین می‌شمارد.حکیمی که شاهکار خود را به نام «خداوندگار جان و خرد» آغاز کرده،طبیعی است که قدر جان انسان‌ها را بداند.جنگ است که نیکان و آزادگانی چون ایرج،سیاوش،اسفندیار و رستم را به کام خود می‌کشد.او فرخی سیستانی نیست که محمود را به سبب کشتار هندوان یا به دار کشیدن مردم ری ستایش کند.
پیران خطاب به به رستم می‌گوید:
ترا آشتى بهتر آيد كه جنگ/نبايد گرفتن چنين كار تن
در جواب او رستم می‌گوید:
پلنگ اين شناسد كه پيكار و جنگ/نه خوبست و داند همى كوه و سنگ(جلد چهارم،صص223-224)
در جای دیگر رستم کوشش فراوان می‌کند که اسفندیار را از جنگ با خود بازدارد.او که موفق به انجام چنین کاری نمی‌شود،در آخرین لحظه‌ای که تیر را به سوی چشم اسفندیار رها می‌کند خدا را گواه می‌گیرید که این کار به دلخواه او نیست:
همى راند تير گز اندر كمان/سر خويش كرده سوى آسمان
همى گفت كاى پاك دادار هور/فزاينده دانش و فرّ و زور
همى بينى اين پاك جان مرا/توان مرا هم روان مرا
كه چندين بپيچم كه اسفنديار/مگر سر بپيچاند از كارزار
تو دانى كه بيداد كوشد همى/همى جنگ و مردى فروشد همى
ببادافره اين گناهم مگير/توى آفريننده ماه و تير(جلد ششم،ص 304)
یکی دیگر از بارزترین و درخشان‌ترین نمونه‌های هشدار به پرهیز از جنگ و خون‌ریزی در داستان سیاوش و در خطابی پُر از نکوهش از رستم به کاووس دیده می‌شود که از پسرش سیاوش خواستارِ پیمان‌شکنی با تورانیان و نادیده گرفتن آشتی جویی آنان و فرستادن صد گروگان تورانی برای کشتار آن‌ها و حمله گسترده به سرزمین توران و برپا کردن جنگ و آتش و خون می‌شود:
كسى كاشتى جويد و سور و بزم/نه نيكو بود پيش رفتن برزم
و ديگر كه پيمان شكستن ز شاه/نباشد پسنديده نيك خواه
چه جستى جز از تخت و تاج و نگين/تن آسانى و گنج ايران زمين
همه يافتى جنگ خيره مجوى/دل روشنت بآب تيره مشوى
گر افراسياب اين سخنها كه گفت/به پيمان شكستن بخواهد نهفت
هم از جنگ جستن نگشتيم سير/بجايست شمشير و چنگال شير
ز فرزند پيمان شكستن مخواه/مكن آنچ نه اندر خورد با كلاه(جلد سوم،صص 62-63)
و در نهایت هر بار که شاعر به پیروی از خاستگاه‌هایِ روایت‌هایش،ناگزیر است که چنین اعمالِ نکوهیدنی را در منظومه‌اش بیاورد،ناخوشنودی و دل‌آزردگی خود را از آوردن آن‌ها پنهان نمی‌دارد:
جهانا چه خواهى ز پروردگان/چه پروردگان داغ دل بُردِگان!(جلد سوم،ص 181)


منابع:
فردوسی،ابوالقاسم:(1960-1971)،شاهنامه،زیر نظر ی.ا.برتلس و ع.فردوس با همکاری گروه ویراستاران در آکادمی علوم شوروی
دوستخواه،جلیل:1384،شناخت‌نامه فردوسی و شاهنامه،تهران،انتشارات دفتر پژوهش‌های فرهنگی
ریاحی،محمد امین:1376،فردوسی،تهران،انتشارات طرح نو

 

http://javidiran.wordpress.com/

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سایت فرهنگی تاریخی ایران آناهیتا نوشتاری در باره ایران باستان،تاریخ ایران،مشاهیر ایران(کورش داریوش...)،داستان های تاریخی،دانلود کتاب و فیلم های مرتبط،آیین ایرانی و مسائل مختلف فرهنگی...در این تارنما دیده می شود. به کوروش به آرش به جمشید قسم به نـقـش و نـگار تخت جمشید قسـم ایــــران همی قلب و خون مـن اســــت گـــرفــتـــه زجــان در وجـــود مــن اســت بـــخــوانـیــم ایــن جـــمـلـه در گــوش بــــاد چـــو ایــــــران مـــبــــاشــد تــن مـــن مــبــاد الو
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    پیشنهادها
    آمار سایت
  • کل مطالب : 347
  • کل نظرات : 27
  • افراد آنلاین : 17
  • تعداد اعضا : 50
  • آی پی امروز : 188
  • آی پی دیروز : 19
  • بازدید امروز : 287
  • باردید دیروز : 31
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 505
  • بازدید ماه : 505
  • بازدید سال : 13,220
  • بازدید کلی : 483,852
  • کدهای اختصاصی