کهن ترین ابزار بازی و تخته نردهای جهان در جیرفت
با پیشینه ای نزدیک به 5 هزار سال
حمید چوبک در گفتوگو با خبرنگار سرویس میراث فرهنگی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دربارهی تصمیمهای گرفتهشده در همایش جیرفت که به مدت دو روز در کرمان برگزار شد اظهار کرد: پس از بررسی مقالات ارائهشده در این سمینار، اهداف این نشست در بیانیهای اعلام و قرار شد پژوهشهای گسترده و مداوم در این محوطهی تاریخی انجام شود. همچنین بحث حفاظت، مرمت و ساماندهی سایت - موزههای محوطههای شاخص این منطقه مورد تأکید قرار گرفت.
او دربارهی پیشبینی تعداد فصلهای کاوش در این محوطهی تاریخی بیان کرد: دکتر ملک در روز نخست سمینار به چشمانداز این محوطهی تاریخی اشاره کرد. با توجه به آن صحبتها و گستردگی محوطهی جیرفت، احتمال دارد که این حوزهی تمدنی به بیش از 400 تا 500 سال کاوش نیاز داشته باشد.
وی با اشاره به اینکه در بیانیهی صادرشده در روز پایانی این همایش، مستندسازی محوطه و تهیهی نقشههای باستانشناسی ماهوارهیی بهصورت سهبعدی از کل محوطهی تاریخی جیرفت مورد تأکید قرار گرفت، ادامه داد: در این بیانیه مطرح شد که گسترهی جیرفت و حوزهی تمدنی و فرهنگی آن نباید فقط محدود به محوطههای شناختهشده باشد و باید در کاوشهای آیندهی این محوطه، گسترهی جغرافیایی و دورههای تاریخی دیگر در این حوزهی تمدنی نیز مورد توجه قرار گیرند.
این باستانشناس با اشاره به اینکه در همایش بینالمللی جیرفت تأکید شد که این محوطهی تاریخی باید بهعنوان یک حوزهی مستقل فرهنگی شناخته شود، افزود: براساس پیشنهاد هیأت علمی همایش باید پروندهی ثبت جهانی جیرفت و حوزهی تمدنی - فرهنگی آن با هدف ثبت در فهرست میراث جهانی تهیه شود.
به گفتهی او، کار تهیهی پروندهی ثبت جهانی محوطهی جیرفت توسط هیأت علمی این همایش بینالمللی شامل صادق ملک شهمیرزادی، میرعابدین کابلی، یوسف مجیدزاده، شهریار عدل، هایده لاله، سیامک سرلک، معصومه مصلی، حمید چوبک، عباس مقدم و محمدرحیم صراف انجام میشود.
چوبک همچنین دربارهی تصمیمها و چشماندازی که برای آیندهی مطالعات و کاوش در این محوطهی تاریخی در این همایش دیده شد نیز اظهار کرد: با توجه به اینکه حوزهی فرهنگی - تمدنی جیرفت، اشتراکهای زیادی با حوزههای فرهنگی دیگر دارد، بر کاوشهای فرامنطقهیی مشترک و لزوم برگزاری سمینارهای متعدد با توجه به مطالعات پیشبینیشده تأکید شد. همچنین امضاکنندگان این بیانیه درخواست کردند که سریعتر اعتبارات مورد نظر برای انجام برنامههای مورد تأیید در این محوطه تأمین شود. آنها همچنین بر ضرورت ایجاد موزهای درخور و شایستهی حوزهی تمدنی جیرفت تأکید داشتند.
او دربارهی حضور تیمهای مختلفی که باید در این محوطهی تاریخی کاوش کنند توضیح داد: تا کنون تیمهای بینالمللی از کشورهایی مانند فرانسه و ایتالیا در محوطهی تاریخی جیرفت کاوش کردهاند؛ ولی معتقدیم این کار نباید فقط به چند کشور محدود سپرده شود. با توجه به اینکه کشورها و دانشگاههای علمی از نقاط مختلف دنیا درخواست کار در این حوزهی تمدنی را دادهاند، باید طرحی تهیه و مطالعه شود تا در راستای اهداف سازمان، پژوهشگاه و پژوهشکدهی باستانشناسی، تیمهای دیگر نیز برای کاوش در این محوطه دعوت به کار شوند.
دبیر علمی همایش بینالمللی جیرفت دربارهی حضور دکتر یوسف مجیدزاده برای کاوش در این محوطه نیز گفت: متأسفانه او بهدلیل بیماری همسرش موفق نشد در این همایش بینالمللی شرکت کند؛ ولی کاوشهای او در محوطهی تاریخی جیرفت ناتمام مانده است. پرسشها و فرضیههایی دربارهی چگونگی، چرایی و گاهنگاری در این محوطه از سوی دکتر مجیدزاده در زمان کار در این محوطه مطرح شد که قطعا باید توسط او به پاسخ درست این پرسشها رسید.
او تأکید کرد: امیدواریم زمینه و شرایط مساعد و همچنین اعتبار خوبی برای کار در این محوطه فراهم شود تا دکتر مجیدزاده بتواند کاوشهای خود را در این محوطه انجام دهد.
اشیا تاریخی جیرفت که طبق رای دادگاه بین المللی از کشور انگلستان برگشت داده شده بود در حاشیه سمینار بین المللی مباحث باستان شناسی جیرفت رونمایی شد.
به گزارش”بوتیا”، ˈحمیده بوچکˈ روز شنبه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: این آثار که در کاوش های جیرفت کشف شده بود، توسط افرادی سودجو به کشور انگلیس قاچاق شد و پس از پیگیری مسوولان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری دولت جمهوری اسلامی سال گذشته به کشور برگردانده شد.
بر پایه این گزارش این آثار در موزه شهرستان جیرفت رونمایی شد.
وقتي باران شديد بهار سال 1380 در روستاي مطوطآباد جيرفت، تعدادي ظرف سنگي و سفالي را از زير خاك بيرون كشيد و نمايان كرد، كمتر كسي فكر ميكرد اين كشفيات بتدريج آنچنان وسعت و تنوعي پيدا كند كه چون سيلي، بنيانهاي پيشين باستانشناسي جهان را از پي درآورد. بعد از آن كه حفاريهاي غيرمجاز در حاشيه هليلرود، انبوهي از آثار باستاني اين تمدن را به بازارهاي هنري اروپا و آسيا سرازير كرد، تازه نگاههاي مديران فرهنگي كشور و باستانشناسان جهان به اين منطقه از ايران جلب شد. سال 1381، كاوشهاي باستانشناسي به سرپرستي پروفسور يوسف مجيدزاده، رازهاي سر به مهر بسياري را از اين تمدن ديرپاي ايراني گشود و اگرچه در ابتدا يافتههاي شگفتانگيز او و همكارانش با شك و ترديد پذيرفته ميشد، اما امروز بحث باستانشناسان و مورخان جهان، به گستردگي، قدمت و تاثيرگذاري اين كشفيات بر تاريخ تمدن جهان معطوف شده است. شايد در شروع كار، اعضاي گروه باستانشناسي منطقه جيرفت نيز به بزرگي كاري كه در دست گرفته بودند، چندان آگاه نبودند. يكي از اين افراد، پروفسور هالي پيتمن، استاد دانشگاه پنسيلوانياي آمريكاست كه در مطالعات تاريخ هنر ايران باستان تخصص دارد و چندين فصل در كاوشهاي حاشيه هليلرود حضور داشته است.
همراه با موزه مجازی و کتاب الکترونیک (ادامه مطالب)
با پروفسور هالي پيتمن، عضو گروه باستانشناسي تمدن جيرفت:
از چه سالي كار باستانشناسي در فلات ايران را آغاز كرديد؟
در سالهاي 1976 و 1977 ميلادي در گروه باستانشناسي به سرپرستي دكتر ويليام ساميز در تل مليان فارس كار كردم. پژوهشهاي آن سالهاي من، پايه تز دكترايم شد كه موضوع آن مهرهاي مليان بود.
و تا 25 سال بعد ديگر به ايران نيامديد؟
اگرچه براي مدتها به ايران نيامدم؛ اما مطالعات گستردهاي درباره تاريخ باستانشناسي خاورميانه و ايران داشتم. البته در سال 2001 ميلادي، دوباره به ايران آمدم و در كاوشهاي تپه ازبكي در نزديكي قزوين با پروفسور يوسف مجيدزاده همكاري كردم.
اولين بار كي اسم جيرفت به گوشتان خورد؟
سال 2001 ميلادي خبرهايي درباره جيرفت در آمريكا به ما رسيد. همان سالي كه براي كار در تپه ازبكي به ايران آمدم، از زبان همكاران ايرانيام در جريان كشفيات حاصل از حفاريهاي غيرمجاز در اين منطقه قرار گرفتم. از همان جا تصميم گرفتم در كاوشهاي جيرفت با پروفسور مجيدزاده همكاري كنم.
حدود 100 سال پيش باستانشناسي به اسم اشتاين در منطقه جيرفت سفالهايي چند هزار ساله را پيدا ميكند و در دهه 70 ميلادي، كاوشهايي هم در شهداد صورت ميگيرد كه نتايج خوبي دارد. پس چرا باستانشناسان خودشان در اين منطقه كار بيشتري نكردند و منتظر حفاريهاي غيرمجاز و غيرعلمي شدند؟
پاسخ آن ساده است؛ چراكه هيچ پيشبيني و احتمالي براي رسيدن به چنين گستره تمدني را تصور نميكردند. اگرچه حفريات سالهاي دهه 70 ميلادي در منطقه شهداد و تپه يحيي در نوع خودشان اهميت داشتند؛ اما در مقايسه با يافتههاي جيرفت بسيار كوچك بودند. درواقع تا پيش از حفريات غيرمجاز در قبرستان باستاني مطوطآباد، هيچ كس فكر نميكرد با چنين حجم و تعداد فراوان آثار هنري، دستساختهها و بناهاي كهن در اين منطقه روبهرو شود.
مدتي طول كشيد تا جهان باستانشناسي آنچه را كه در حاشيه هليلرود كشف شده بود، به عنوان يك تمدن به رسميت بشناسد. چرا؟
زماني ميتوانيم از كشف يك تمدن صحبت كنيم كه به مجموعهاي از شاخصهها همچون معماري، صنعت، حكومت، مذهب، تجارت و البته خط و زبان دست يابيم. از ديدگاه من، تمدن به مجموعهاي اطلاق ميشود كه تركيب پيچيدهاي از همه اين عناصر است. خب در طول چند سال گذشته ما به مرور توانستيم به يافتههايي در هريك از اين شاخهها دست يابيم و ارتباط آنها را به صورت يك مجموعه معرفي كنيم. از اين رو جهان باستانشناسي هم قدم به قدم با ما پيش آمد و كشفيات گروه باستانشناسي جيرفت به سرپرستي پروفسور مجيدزاده را پذيرفت.
با وجود اين، بسياري از محافل باستانشناسي، در برابر يافتههاي كاوشهاي علمي و پژوهشي جيرفت از خود مقاومت نشان ميدهند و در آن ترديدها و اما و اگرهايي ميآورند.
به نظرم طبيعي است، چرا كه از عمر اين كشفيات بيش از 8 سال نميگذرد و با توجه به ابعاد گستردهتري كه كاوشهاي باستانشناسي جيرفت هر روزه به خود ميگيرد، همراهي با آن زمان ميبرد.
فراموش نكنيم با اين كه در منطقه شوش بيش از 150 سال است كه كار و مطالعه ميشود، هنوز بحثهايي جدي درميگيرد. يا در ميان رودان (بينالنهرين) در يك قرن گذشته، 50 گروه باستانشناسي حفاري كردهاند و يافتههاي آنها بررسي و تحليل شده است تا به امروز رسيدهايم.
اين در حالي است كه جيرفت تنها 6 فصل كاوش را پشت سر گذاشته و منطقه بسيار جواني محسوب ميشود.
پس اين مخالفتها و نظرات متفاوت طبيعي است.
البته آنچه شما از آن با عنوان نظرات مخالف ياد ميكنيد، خيلي نيست و بيشتر يك تفاوت برداشت است. براي آن كه نشان دهم دنياي باستانشناسي جهان اهميت اين تمدن را دريافته است، بايد بدانيد در آمريكا از كاوشهاي جيرفت، به عنوان بزرگترين طرح باستانشناسي خاورميانه ياد ميشود. در فرانسه، انگلستان، ايتاليا و ديگر كشورهاي جهان نيز اهميت تمدن جيرفت پذيرفته شده و بحثها بيشتر روي جزئيات آن است، مقالات و پژوهشهاي درج شده در نشريات و مجلات معتبر و چاپ كتابهاي متعدد، تاييدكننده اين رويكرد است.
براي اين كه خيالتان را راحت كنم، تنها شما را به اين نظر جلب ميكنم كه بسياري از پژوهشگران، مورخان و كارشناسان اعتقاد دارند اگر در 50 سال آينده قرار است اتفاق مهمي در باستانشناسي جهان رخ دهد، به يقين در جيرفت و منطقه جنوب شرقي ايران خواهد بود.
به عناصر سازنده و شاخصههاي اصلي يك تمدن اشاره كرديد. كداميك از وجوه تمدني جيرفت بيش از ديگر عوامل، شما را به خودش جلب ميكند؟
بدون ترديد بايد بگويم كه گستردگي و تنوع تجارت اين منطقه در دنياي باستان مرا شگفتزده كرده است. تمدن جيرفت در زمان خودش از هر سمت و سوي جغرافيايي كه در نظر بگيريد، از شرق، جنوب، شمال و غرب با همسايگانش روابط مستقيم تجاري داشته است.
در واقع اينجا براي همه تمدنهاي اطراف شناخته شده بود و پل ارتباطي بين سكونتگاههاي بشري در افغانستان، هند، جنوب خليج فارس و تمدنهاي ميان رودان (بينالنهرين) محسوب ميشده است.
پروفسور مجيدزاده، فرضيهاي را طرح كرده مبني بر اين كه منطقه جيرفت، مركز يك حوزه تمدني بزرگتر بوده كه جنوب شرق ايران را در بر ميگرفته و شامل مناطق شهر سوخته، شهداد، تپه يحيي و... ميشده است. شما با اين نظر چقدر موافق هستيد؟
براي پاسخ به اين پرسش كمي زود است. ما بايد حفاريهاي بيشتر و بررسيهاي دقيقتري انجام دهيم و بعد از آن اطلاعات به دست آمده از نقاط مختلف جنوب شرق ايران كه از حدود 3 هزار سال پيش از ميلاد مسيح، سكونتگاههاي بشري بودهاند را با هم مقايسه كنيم.
اما در شرايط حاضر، به يقين ميدانيم كه اين تمدنها و تجمعهاي انساني، با هم ارتباطات گستردهاي داشتهاند.
چه چيزهايي را براي اثبات اين يكپارچگي بايد پيدا كنيم؟
يك حكومت واحد، خط واحد، زبان واحد و... را بايد به دست آوريم تا بر يكپارچگي تمدني اين منطقه از ايران صحه بگذاريم.
اشاره به خط كرديد، 3 سال پيش كه شما را ديدم، درباره پيدا شدن خط در منطقه جيرفت خيلي با يقين و اطمينان صحبت نميكرديد، اما گويا اكنون بر ترديدهايتان غلبه كردهايد.
آن زمان تازه نمونههايي از اين خطها را پيدا كرده بوديم و روي آنها كار مطالعاتي انجام نداده بوديم. البته همان زمان هم تاكيد كردم با توجه به اين كه در شهداد و شهر سوخته، نمونههايي از خط يافتهايم، پيدا كردن آثار خط در جيرفت هم مسالهاي عادي و طبيعي است.
حالا بعد از انجام مطالعات روي اين خط به چه نتيجهاي رسيدهايد؟
اول اين كه اين آثار نشاندهنده خط Linear است و در گروه خطوط سمبوليك جاي نميگيرند. دوم اين كه خط كشف شده در جيرفت شباهتي به هيچيك از خطوط باستاني ديگر ندارد و ميتوان رواج آن را تقريبا همزمان با اختراع خط سومري دانست. اين يافتهها كه البته اميدوار هستيم امسال و در كاوشهاي آينده به نمونههاي بيشتري از آن دست پيدا كنيم، ممكن است تغييرات و دگرگونيهاي زيادي را در باورهاي گذشته ما درباره پيشتازي و سابقه خط در تمدن ميان رودان به وجود آورد.
به دليل منحصر به فرد بودن، اين آثار را با نام خط شرقي معرفي كردهايم و اميد داريم بتوانيم در آينده آن را بخوانيم.
درباره اين نمونههاي يافته شده خط، توضيحات بيشتري بدهيد.
اين نمونه خطها را روي چند لوح باستاني پيدا كردهايم. تا قبل از كشفها، فقط از 2 خط باستاني ميخي و هيروگليف به عنوان نمونههاي باستاني ياد ميشد كه اينك بايد در آن تجديد نظر كرد.
خط تمدن هليلرود، به صورت اشكال هندسي هستند كه هيچگونه معادل يا شبيهي ندارند و تاكنون متاسفانه كسي موفق به خواندن آنها نشده است. البته مهمترين هدف ما به عنوان باستانشناسي در منطقه جيرفت، دستيابي به مخزن اصلي نگهداري و آرشيو لوحهاي خطي است.
البته چون تخصص شما بيشتر روي مهرهاي باستاني است، قطعا از يافتن تعداد مهرهاي بيشتر هم خوشحال خواهيد شد؟
اين آرزوي من است. در 6 نوبت حفاري گذشته، حدود 10 مهر را پيدا كردهايم كه تنوع زيادي دارند. در آنها نمونههاي مسطح و استوانهاي ديده ميشود كه در چند سبك متفاوت حكاكي شدهاند. بيشتر اين مهرها، مثل يافتههاي مشابه از فلات ايران مثل تپه يحيي و شهداد هستند. چندتايي از آنها با هنر حكاكي دره سند قابل مقايسه است و تعداد كمي به طور واضح به تمدن ميان رودان تعلق دارد. اين كشفيات به ما اجازه ميدهد به استنتاجهايي درباره روابط گسترده جيرفت با مناطق دوردست برسيم.
دوباره برگشتيم به اهميت تجاري جيرفت در حدود 4 تا 5 هزار سال پيش از زمان ما!
خب واقعا اهميت دارد و حيرتآور است. تنوع گسترده مهرها و اثرات پيدا شده آنها نشان ميدهد كه اين منطقه، مركزي براي تجارت بازرگانان از تمدن دره رود سند تا تمدنهاي ميانرودان (بينالنهرين) بوده است. مواد خام سنگي از جاهايي مثل بدخشان و نقاط ديگر به اين منطقه ميآمده و اينجا به اشياء و ابزار قيمتي تبديل ميشده است. ظروف توليدي در جيرفت را پيش از اين در عراق، سوريه، ازبكستان، عربستان و هند يافتهاند و اين نشان دهنده بزرگي صنعت و تجارت در جيرفت و حجم بالاي صادرات اين تمدن بوده است. ميتوان اين نتيجهگيري را كرد كه تمدن هليلرود، از مراكز اصلي تجارت جهاني در هزاره سوم پيش از ميلاد بوده است.
درباره كشف ساختمانهاي بزرگ و زيگورات مانند جيرفت توضيح دهيد.
واژه زيگورات، يك لغت ميان روداني (بينالنهريني) است و نميدانيم كه در اينجا چه نام داشته است. در نگاه اول ميبينيم تختگاهي است كه طبقات پلكاني دارد. مسلم است كه اين ساختمانهاي پلكاني در جيرفت، قديميتر از زيگوراتهاي تمدن ميان رودان هستند.
قديميترين زيگورات ميان رودان، مربوط به هزاره سوم پيش از ميلاد است و به تمدن سومريها و شهر اور تعلق دارد كه پايهاش مربع شكل بوده و 120 متر در 120 متر است. در حالي كه پايه ساختمان پلكاني پيدا شده در كناره هليلرود در پايه 400 متر در 400 متر بنا شده و به هزاره چهارم پيش از ميلاد تعلق دارد. در ساخت اين بنا، بيش از 4 ميليون خشت گلي به كار رفته و تحقيقات ما نشان ميدهد كه در عمق 12 متري تپهها، آثار و لايههايي به مراتب قديميتر از لايههاي فوقاني قرار دارد. طبقه اول اين ساختمان بزرگ، 90 هزار متر مربع و طبقه دوم، 22 هزار متر مربع مساحت دارد.
معرفي كشفيات منطقه جيرفت باعث شده است مطبوعات و نشريات با عناويني چون «گهواره تمدن تكان خورد» يا «كهنترين تمدن جهان پيدا شد» و ... به آن بپردازند. تا چه اندازه موافق چنين تيترهايي هستيد كه قدمت جيرفت را بيش از ديگر تمدنها ميدانند.
من عادت دارم كارم را آرامآرام و بدون سر و صدا انجام دهم. براي همين اعتقاد ندارم كه نمونهاي را انتخاب و آن را با ديگر نمونهها مقايسه كنم و بعد نتيجه بگيرم كه اين يا آن مهمتر يا بزرگتر است. تمدنهاي ميان رودان (بينالنهرين) جاي خود را در تاريخ دارند و جيرفت، جايگاه خودش را و هيچ يك جاي هم را تنگ نميكنند؛ البته تاكيد ميكنم كه يافتههاي ما در جيرفت آنچنان زياد و مهم است كه به يقين در چند سال آينده باعث خواهد شد بخشهايي از تاريخ تمدن جهان بازنويسي و اصلاح شود.
پس ما ميتوانيم تيتر بزنيم كه «تاريخ تمدن جهان را بايد از نو نوشت»؟
(با خنده) البته نه به آن معنا كه ديگر تمدنها و يافتههاي باستانشناسي را بايد نفي كرد؛ اما اگر منظور، رساندن اهميت تمدن جيرفت باشد، اتفاقا تيتر خوبي هم هست. اين موضعگيريها باعث ميشود بحثهاي جدي از سوي كارشناسان صورت بگيرد و از دل همين اختلاف نظرها و بحثهاست كه حقيقت رخ مينمايد.
به عنوان باستانشناسي آمريكايي، آيا فكر ميكنيد تاكنون روي معرفي تمدن جيرفت به جهانيان خوب كار كردهايم؟
فعاليتهاي خوبي انجام شده است كه از آن ميان ميتوان به همايش جهاني تمدن جيرفت در ارديبهشت امسال اشاره كرد كه در تهران و جيرفت برگزار شد. تعداد مقالات چاپ شده در نشريات هم هر روز افزايش پيدا ميكند.
با اين حال لازم است ما بر مستندات خود بيفزاييم و كنفرانسهاي بيشتري برگزار كنيم.
و آخرين پرسشي كه ارتباط غيرمستقيم به يافتههاي باستانشناسي در ساحل شمالي خليج فارس بويژه در كرمان، فارس و بوشهر دارد. حجم بالا و گستردگي تمدنهاي چندهزار ساله در ساحل ايراني خليج فارس نشان ميدهد وقتي در منطقه جنوب اين خليج هيچ اثري از تمدن نبوده، ايرانيان از اين آبراه، سود ميجسته و بر آن تسلط داشتهاند. با اين شرايط، جعل و تحريف نام اين خليج را چگونه ارزيابي ميكنيد و در مقابل آن چه موضعي داريد؟
ديدگاه علمي و تاريخي به همه ميگويد اينجا خليجفارس است و آن عنوان جعلي كه نميخواهم از آن نام ببرم، به هيچ وجه جا نخواهد افتاد و عاقبت محو ميشود. ممكن است بعضي اغراض سياسي پشت اين تحريف باشند و در كوتاهمدت بر افكار عمومي جوامعي تاثير بگذارد، اما مطمئن باشيد هيچگاه به طور علمي و رسمي پذيرفته نميشود. در مجامع علمي و دانشگاهي جهان، من تاكنون نديدهام كه كسي از آن عنوان جعلي براي خليج فارس استفاده كند.
وقتي باورهاي قديمي باستانشناسي دگرگون شد
در همين 8سالي كه از كشف تمدن چند هزار ساله جيرفت ميگذرد، بسياري از باستانشناساني كه ابتدا ترديد داشتند يا به مخالفت با يافتههاي گروه پژوهشي پروفسور يوسف مجيدزاده برخاسته بودند، تغيير عقيده دادند و به مطالعه در اين منطقه علاقهمند شدند.
تاكنون تنها 6 فصل كاوش در حاشيه هليلرود صورت گرفته است و به دليل وسعت منطقه، سالها طول خواهد كشيد تا ابعاد واقعي اين تمدن آشكار شود. براي درك بزرگي اين كار كافي است بدانيد اين منطقه 400 كيلومتر طول و 50 كيلومتر عرض دارد و در آن حداقل 100محوطه باستاني به چشم ميخورد.
وقتي مجيدزاده در سال 1382 كتاب جيرفت، كهنترين تمدن شرق را منتشر كرد، كارشناسي به نام اسكار وايت موسكارلا، نقد تند و تيزي بر آن نوشت و بسياري از آثار معرفي شده در اين مجموعه را تقلبي خواند. حتي وقتي گروه باستانشناسي در سال 1383، آثاري از خط را روي تكهاي آجر به دست آورد، عدهاي خطوط را دستنوشته خود مجيدزاده ناميدند. براي همين زماني كه در سال 1385، گروه باستانشناسي جيرفت 3 قطعه ديگر از اين آجرها را و حتي كوره پخت الواح را يافت، براي رفع هر شبههاي از تمام مراحل كار فيلم مستند تهيه كرد. اما امروزه با اين كه تعدادي از باستانشناسان و كارشناسان با فرضيههاي مجيدزاده و موافقان و مدافعان اين تمدن باستاني مخالفت ميكنند، اما ديگر هيچيك از آنان اصل كشفيات جيرفت را زير سوال نميبرند. در واقع تمدن هليلرود، اهميت و بزرگي خود را بر همه جهان قبولانده است و از اين پس بايد منتظر ماند و براساس مستندات و مطالعات ديد كه تا چه حد فرضيات بزرگ پروفسور مجيدزاده به واقعيت ميپيوندد.
کتاب الکترونیک:جیرفت کهن ترین تمدن شرق(لینک همیشگی)
موزه جازی از تمدن جیرفت-Jiroft culture-Jiroft Civilization
برگرفته از روزنامه جام جم-شماره خبر: 100955558532