چرنیشفسکی مهم ترین فیلسوف ماتریالیسم روس (1889-1812) درباره ی شاهنامه چنین گفته ای دارد:
«در شاهنامه تصویرهایی است که از دید زیبایی حتا ایلیاد و اودیسه نیز به پای آن نمیرسند... برای مردم روس بسنده است به رستم و سهراب اشاره شود. انسان در می یابد که این داستان شگفت انگیز و یگانه برای اروپای امروز بونده تر و پذیراتر از رزم نامه های یونانی است. برای ما روسها نیز این داستان با روانمان بیشتر سازگار میباشد.
این داستان در سنجش با نبردهای ترویا و سرگذشت اُدیسه دارای نمایه های انسانی تر و مردمی تر است. نقش سهراب زیباتر و زمینی تر از آشیل میباشد. همانند گردآفرید از بن هستی ندارد. گُردآفرید دلپذیرتر و زیباتر از "نوزیک" است. حتا در نوشته های شکسپیر چنین زن دلیری را نمیتوان یافت. "دزدمنا" و نیز "جلیتا" در نیکویی و زیبایی با وی درخور همسان پنداری نیستند.»
گفتارِ چرنیشفسکی از آن رو می تواند بسیار مهم جلوه کند اگر بدانیم، کارل مارکس در دفتر کار خود همواره تصویری از چرنیشفسکی را در قاب ساده کوچکی آویخته بود.
انگلس در بارهی چرنیشفسکی معتقد است که «وی بزرگترین متفکر روس است»
لنین در بارهی او برای باور است که «چرنیشفسکی راهبر روند انقلاب و دموکراسی در تاریخ سده نوزدهم روس است»
و اما جالب تر از همه آنکه باید دانست مادر چرنیشفسکی قلباً آرزو داشت که پسرش در دنیای زبان و ادب فارسی کمال یابد به همین دلیل وی از نُه سالگی به آموختن زبان فارسی و در سیزده سالگی به آموختن شاهنامه ی فردوسی کمر بسته می بندد.
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
اطلاعات کاربری
نویسندگان
لینک دوستان
آرشیو
پیوندهای روزانه
پیشنهادها
آمار سایت
کدهای اختصاصی