رویدادی در ایران ساسانی
موسونیانوس سردار رومی در خواست صلح کرد. شاپور اوّل برای او چنین نوشت:منم شاپور، شاهنشاه ایران و انیران(غیر ایران)، برادر مهر و ماه و همتای ستارگان به برادر خود کنستانتیوس درود میفرستم و خوشحالم از این که امپراتور در اثر کسب تجربه به راه راست باز گشتهاست. نیاکان من قلمرو خود را تا رود استریمونو حدود مقدونیه گسترش داده بودند. من در جلال و عظمت بر همهٔ نیاکانم برتری داشتم و وظیفهٔ خود میدانم که ارمنستان و بین النهرین را که به حیله و تزویر از نیاکانم به در کردند، باز ستانم. این سرزمینها را که تنها موجب نفاق و خونریزی است، به من باز پس دهید؛ و به شما میگویم که اگر سفیر من بدون پاسخ مثبت باز گردد، پس از پایان زمستان با تمام نیروی خویش به جنگ شما خواهم آمد.
اگر رومیان گاهی دفاع را بر حمله رجحان مینهند از بیم و ترس نیست، بلکه از راه مداراست. گر چه رومیان گاهی پیروز نشدهاند، ولی هرگز نتیجهٔ قطعی جنگ به زیان آنان نبودهاست.ما هرگز سرزمینهای نامبرده را به شما نخواهیم داد.
نتیجه :امپراتور روم با این پاسخ سبکسرانه نتوانست از وقوع جنگ جلوگیری کند و شاپور تمام سرزمینهای ذکر شده در نامه را تسخیر کرد و روم را به سختی شکست داد و پادشاه روم سزای پاسخ بیخردانهٔ خود را یافت.