در این خاک زر خیز ایران زمین
نبودند جز مردمی پاک دین
همه دینشان مردی و راد بود
از آن کشور آزاد و آباد بود
بزرگی به مردی و فرهنگ بود
گدایی در این بوم و بر ننگ بود
ازآنروز دشمن به ما چیره گشت
که ما را روان و خرد تیره گشت
ازآنروز این خانه ویرانه شد
که نان آورش مرد بیگانه شد
بسوزد در آتش گرت جان و تن
به از بندگی کردن و زیستن
اگر مایه زندگی بردگی است
دوسد بار مردن به از زندگی است
با توجه به اینکه تا اکنون آگاهی درستی در مورد سرچشمه این چکامه نیافتم از آوردن نام سراینده آن خودداری می کنم دوستانی که آگاهی درستی در این مورد دارند مرا یاری کنند