بخش نخست
استاد ابراهیم پورداوود از دانشمندان نامدار ایران و استاد تاریخ و ادبیات ایران پیش از اسلام، شاعر و پژوهشگر آیین زرتشتی و اوستا بود. او نخستین کسی است که پس از هزار و سیصدسال اوستا را به زبان کنونی ایران برگرداند.این استاد یگانه ی بی تکرار آنچنان ریشه در فرهنگ ایران دارد که کمتر کسی را می توان یافت که با نام او و خدمات ارزنده او به این آب و خاک بیگانه باشد اما پس از این همه تلاش و زحمت بی دریغ برای حفظ تاریخ و زبان کهن ایران که بی شک دلیل بودن آن تا به امروز است آنچنان غریب در زادگاه خود خفته است که ما برای تهیه عکس از آرامگاه او روزها در کوچه های رشت سرگردان بودیم و این داستان غریبی است که مردمی تا این اندازه با داشته خود بیگانه اند!البته لازم بذکر است که بسیاری از استادان این مرزو بوم مورد این چنین بی مهری قرار گرفته اند که این کار ریشه در افکار نادرست کسانی دارد که خواهان سر به مهر ماندن رازهای این فرهنگ پربار و گرانبها هستند زیرا تنها راه ماندن این افراد قطع ارتباط نسل جدید با نسل های پیشین خود است و این چنین است که این افراد با نشر یکسری سخن های بی اساس درباره این استاد فرزانه تبری را برای قطع شاخه از تنه بدست گرفته اند .ما در این گفتار و گفتارهای بعدی سعی داریم تا جایی که در توان داریم زندگی نامه ی کامل استاد را بازگو کرده تا شاید بتوانیم ذره ای از این غفلت ها را جبران کنیم.
حاجی داود ،پور باقر ، نوه محمد حسین رشتی در سپید دم بیستم بهمن ماه 1264 =1886 میلادی از دختر حاج ملا حسن خمامی یکی از مجتهدان نامداررشت در محله سبزه میدان شهر خرم و سر سبز رشت صاحب فرزند پسری گشت که به یمن نام ابراهیم خلیل که حاجی داود در سفر مکه تحت تاثیر آن قرار گرفته بود ابراهیم اش نام نهاد .
او در 6سالگی به مکتب خانه ای که پدرش دایر کرده بود علوم دینی و قران را فرا گرفت مکتب خانه آن روزی امروز مقبره خانوادگی آن خاندان است که پدر و برادر وخود استاد پور داود بلند آوازه در آن آرمیده اند در سن 23 سالگی برای دامه تحصیل به تهرا ن آمدو طب قدیم را آموختپس از آن به بیروت رفت و در مدرسه لائیک به آموختن زبان و ادبیات فرانسه پرداخت استاد در سال 1910 رهسپار فرانسه گردید و پس از تحصیل مقدماتی در دانشگاه پاریس در رشته حقوق مشغول به تحصیل شد پس از مدتی که در در بغداد جهت چاپ روزنامه رستاخیز اقامت داشت به برلین رفت استاد پور داود در شهریور ماه 1299 هجری شمسی با دختر یک دندان پزشک آلمانی از اهالی شهراشتتین ازدواج کرد که دو سال بعد یعنی در تیرماه 1301 یگانه فرزندش زاده شد که پوراندخت نامیدش استاد راجع به این نام می گوید :شاید برای بعضی ها این نام سنگین بنماید اما برای من از نسیم هم سبکتر است .
این دختر که تنها فرزند استاد باقی ماند بعدها با مهند فتح الله نفیسی ،برادر کوچکتر دانشمند معروف سعید نفیسی ازداوج کرد مهندس نفیسی سالیان چند معاونت دکتر اقبال را در شرکت ملی نفت ایران به عهده داشت و از دخت محترم استاد صاحب 4 فرزند بنامهای هرمزد، آناهیتا ،آرش ،پروین شد.
استاد خود در خصوص آن بخش از زندگانی در آلمان می گوید:"باری در آلمان ماندگار شدم زبان آن دیار را آموختم و چند سالی حقوق خواندم اما نمی دانستم این تحصیل بچه کارم خواهد .در دل حس می کردم عشق و علاقه ام به تحصیلی است که به ایران باستان ختم می شود .بیاد دارم روزی در دبیرستان بیروت استاد فرانسه موضوعی از برای امتحان بما داد و من بجای آنکه موضوع را بنویسم چیزی نوشتم راجع به ایران و نمره بدی گرفتم . بنابراین صلاح در این بود که دست از حقوق بکشم چنانکه دست از طب قدیم کوتاه شده بود ،همانطور هم شد روزی که دیدم به چند زبان اروپایی آشنا هستم و به کتبی که درباره ایران باستان نوشته شده دسترسی دارم منحصراٌایران را موضوع تحصیل و تحقیق قراردادم .این زمینه ی بسیار پهناور که از هزار سال پیش از مسیح تا هفت سده پس از میلاد امتداد دارد ،کافی است که کسی را در مدت شصت -هفتاد سال بکار و کوشش وا دارد"
برگرفته از کتاب زمان و زندگی استاد پورداود