loading...
ایران آناهیتا سایت تاریخی فرهنگی
Gunner بازدید : 322 پنجشنبه 12 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

  تندیس کوروش در "پارک المپیک سیدنی استرالیا"

نگاره زیرین نمونه ساخته شده از تندیس کوروش در

 

 

"کوروش" نامی است که بسیاری از ایرانیان آنرا دوست داشته و بکار برده و گهگاه بر فرزندان خور می نهند، و چه زیباست این کار!
ولی آیا میدانید واژه کوروش به چه معنی است؟
دیدگاه در این باره بسیار است، ولی استوارترین دیدگاه این است که کوروش دگرگون یافته واژه "هوارخش"(hooarakhsk) در زبان اوستایی است.
واژه "هوارخش" دو بخش دارد: "هور + رخش" که واژه "هور" یا "خور" به چم(معنی) کره یا همان ستاره است، که در واژه "خورشید" هنوز دیده میشود. و "رخش" نیز به چم(معنی) درخشان میباشد، که در واژه "رخشان" نیز دیده میشود.
(این واژه نام اسب رستم نیز بوده است، زیرا اسب رستم رنگ قهوه ای روشنی داشت که در زیر نور خورشید بسیار میدرخشید.)
بنابراین واژه کوروش به چم(معنی) "خورشید یا ستاره درخشان" میباشد.
ایرانیان از گذشته های دور نامهایی چون "خورشید" و "ماه" را که امروزه تنها بر دختران میگذارند، بر پسران نیز میگذاشتند.

Gunner بازدید : 517 شنبه 07 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

پانته ‌آ ملکه شوش و بانویی بسیار زیبا بود که از این حيث مثل و مانند نداشت. این زن همسر "آبراداتاس" پادشاه شوش بود. چون پادشاه آسور از قدرت کوروش و امکان حمله او به کشورش بیمناک شده بود هم پیمان خود، آبراداتاس را نزد پادشاه باختر گسیل داشت تا با او پیمانی برای دفاع در برابر حمله کوروش منعقد کند. اما قبل از اینکه این پیمان منعقد شود،  کوروش  آسوریها را در جنگ شکست داد. سپاهیان ماد غنائمی را که در نتیجه جنگ مذکور به دست آورده بودند بین خود تقسیم کردند و ملکه شوش را که به عنوان جزیی از غنایم محسوب می شد نزد کورش فرستادند.

 پانته ‌آ ملکه شوش و بانویی بسیار زیبا بود که از این حيث مثل و مانند نداشت. این زن همسر

Gunner بازدید : 411 پنجشنبه 05 اردیبهشت 1392 نظرات (0)

یکی از سرداران بزرگ تاریخ ایران در زمان هخمنشیان آریوبرزن بود که در زمان حمله اسکندر مقدونی به ایران از سرزمین خود با شجاعت دفاع کرد و در این راه کشته شد .عده ای او را از اجداد کرد ها يا لر ها می دانند.

اسکندر مقدونی پس از پیروزی در سومین جنگ خود با ایرانیان که به جنگ آربل Arbel یا گوگامل Gqugamele مشهور است در سال ۳۳۱ پیش از میلاد مسیح ،بابل و شوش و استخر (در استان فارس کنونی) را از آن خود ساخت و تصمیم به دست یافتن به پارسه گرفت و به سوی پایتخت ایران حرکت کرد .

اسکندر سپاه خود را به دو بخش تقسیم کرد . یکی از بخش ها به فرماندهی شخصی به نام پارمن یونوس از راه جلگه رامهرمز و بهبهان به سوی پارسه حرکت کرد و خود اسکندر نیز با سپاه سبک اسلحه از راه کوهستان (کو ه های کهگیلویه) روانه پایتخت ایران شد و در تنگه های در بند پارس (برخی آن را تک آب و گروهی آن را تنگ آری می دانند) با مقاومت ایرانیان روبرو شد.

درجنگ در بند پارس آخرین پاسداران ایران با شماری اندک به فرماندهی آریوبرزن در برابر سپاهیان پرشمار اسکندر مقدونی دلاورانه از میهن خویش دفاع کردند و بی پروا با سپاهیان اسکندر به مقابله پرداختند و بسیاری از آنان را به خاک نشاندند و سر انجام توانستند سپاه اسکندر را به عقب نشینی وادارند .

با وجود آریوبرزن و پاسدارانی که جانانه از میهن خویش دفاع می نمودند گذر سپاهیان اسکندر از این تنگه های کوهستانی غیر ممکن بود . پس اسکندر به نقشه ی جنگی ایرانیان در جنگ ترموپیل Thermopyle روی آورد و با کمک یک اسیر ایرانی آریوبرزن را دور زد و از بیراهه ها و تنگه های سخت کوهستانی خود را به پشت سربازان پارس رسانید و آنان را به محاصره گرفت. ( پس از اتمام جنگ نیز عمر آن اسیر چندان دوامی نیاورد و به دستور اسکندر به دلیل خیانت کشته شد.)

آریو برزن با ۴۰ سواره و ۵ هزار سرباز پیاده و وارد کردن تلفات سنگین به دشمن ، خط محاصره اسکندر را شکست و برای یاری به پایتخت به سوی پارسه شتافت ولی سپاهیانی که اسکندر دستور داده بود از راه جلگه به طرف پارسه بروند ،پیش از رسیدن او به شهر دست یافته بودند .

آریو برزن با وجود دست تصرف پایتخت به دست سربازان اسکندر و در حالی که سپاهیان دشمن سخت در حالی تعقیب او بودند حاضر به تسلیم نشد و آنقدر در پیکار با دشمن پافشاری کرد که همه ی یارانش از پای افتادند و جنگ وقتی به پایان رسید که آخرین سرباز پارسی زير فرمان آریوبرزن به خاک افتاده بود.

در کتاب اتیلا نوشتهٔ لویزدول آمده که در آخرین نبرد اسکندر که از شجاعت آریوبرزن خوشش آمده بود به او پیشنهاد داده بودکه تسلیم شود تا مجبور به کشتن او نشود ولی آریوبرزن گفته بود:"شاهنشاه ایران مرا به اینجا فرستاده تا از این مکان دفاع کنم و من تا جان در بدن دارم از این مکان دفاع خواهم کرد."

اسکندر نیز در جواب او گفته بود:"شاه تو فرار کرده .تو نیز تسلیم شو تا به پاس شجاعتت تو را فرمانروای ایران کنم."

ولی آریو برزن در پاسخ گفته بود :"پس حالا که شاهنشاه رفته من نیز در این مکان می مانم و آنقدر مبارزه میکنم تا بمیرم" و اسکندر که پایداری او را دیده بود دستور داد تا او را از راه دور و با نیزه و تیر بزنند.

آنها آنقدر با تیر و نیزه او را زدند که یک نقطهٔ سالم در بدن او باقی نماند.پس از مرگ او را درهمان محل به خاک سپردند و روی قبر او نوشتند "به یاد لئونیداس”*.

در این جنگ یوتاب (به معنی درخشنده و بی مانند) خواهر آریو برزن که فرماندهی بخشی از سپاه را بر عهده گرفته بود ،در کوه ها راه را بر سپاه اسکندر بست .یوتاب و برادرش آنچنان جنگیدند تا هر دو کشته شدند و نامی درخشان از خود بر جای گذاشتند .

* لئونیداس کسی بود که در زمان حمله خشایارشا به یونان در جنگ ترموپیل مانند آریو برزن پایداری کرده بود و سرنوشتی همانند آریو برزن داشت اما بر خلاف آریو برزن که جز چند سطر ترجمه از منابع دیگران اثری در دست نیست ، یونانیان در محل بر زمین افتادن لئونیداس، یک پارک و بنای یاد بود ساخته و مجسمه او را برپا داشته اند و واپسین سخنانش را بر سنگ حک کرده اند تا از او سپاسگزاری شده باشد.

تعداد صفحات : 5

درباره ما
سایت فرهنگی تاریخی ایران آناهیتا نوشتاری در باره ایران باستان،تاریخ ایران،مشاهیر ایران(کورش داریوش...)،داستان های تاریخی،دانلود کتاب و فیلم های مرتبط،آیین ایرانی و مسائل مختلف فرهنگی...در این تارنما دیده می شود. به کوروش به آرش به جمشید قسم به نـقـش و نـگار تخت جمشید قسـم ایــــران همی قلب و خون مـن اســــت گـــرفــتـــه زجــان در وجـــود مــن اســت بـــخــوانـیــم ایــن جـــمـلـه در گــوش بــــاد چـــو ایــــــران مـــبــــاشــد تــن مـــن مــبــاد الو
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    پیشنهادها
    آمار سایت
  • کل مطالب : 347
  • کل نظرات : 27
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 50
  • آی پی امروز : 10
  • آی پی دیروز : 57
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 211
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 479
  • بازدید ماه : 1,355
  • بازدید سال : 10,510
  • بازدید کلی : 481,142
  • کدهای اختصاصی